شترقطار. [ ش ُ ت ُ ق ِ / ق َ ] (اِ مرکب ) قطارشتر. اشتران بر پی یکدیگر رونده . || ریسمانی که شتران را بدان قطار میکنند. (ناظم الاطباء).
شترقطار
لغت نامه دهخدا
کلمات دیگر:
شترقطار. [ ش ُ ت ُ ق ِ / ق َ ] (اِ مرکب ) قطارشتر. اشتران بر پی یکدیگر رونده . || ریسمانی که شتران را بدان قطار میکنند. (ناظم الاطباء).