کلمه جو
صفحه اصلی

شجاع آباد

لغت نامه دهخدا

شجاع آباد. [ ش ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان کلیبر شهرستان اهر. دارای 67 تن سکنه ، آب آن از چشمه و محصول آن غلات و جنگل است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).


شجاع آباد. [ ش ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان کاشان . دارای 290 تن سکنه ، آب آن از قنات و محصول آن غلات ، تنباکو و پنبه است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3).


شجاع آباد. [ ش ُ ] (اِخ ) نام محلی کنار جاده ٔ نطنز و نایین میان نطنزو بیلاگرد. در 340100 گزی تهران . (یادداشت مؤلف ).


شجاع آباد. [ ش ُ ](اِخ ) دهی از دهستان اسفندآباد بخش قروه ٔ شهرستان سنندج . دارای 86 تن سکنه ، آب آن از چشمه و محصول آن غلات و لبنیات است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).


شجاع آباد. [ ش ُ ] (اِخ ) دهکده ٔ کوچکی است از بخش شهداد شهرستان کرمان که دارای 15 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).


شجاع آباد. [ ش ُ ] (اِخ ) دهی از بخش شهداد شهرستان کرمان . دارای 50 تن سکنه . آب آن از قنات و محصول آن خرما،غلات و حبوب است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).



کلمات دیگر: