کلمه جو
صفحه اصلی

طشه

لغت نامه دهخدا

طشة. [ طَش ْ ش َ ] (ع اِ) بانگ . آواز. || صدای ناگهانی شدید. || شکستگی و گسستگی با صدا. طراق طراق . (دزی ج 2 ص 44).


طشة. [ طِش ْش َ ] (ع اِ) پسر خردسال . (منتهی الارب ) (آنندراج ).


طشة. [ طُش ْ ش َ ] (ع اِ)بیماریی است مانند زکام . (منتهی الارب ) (آنندراج ).



کلمات دیگر: