ظفرجوی . [ ظَ ف َ ] (نف مرکب ) طلبنده و جوینده ٔ ظفر و پیروزی : بر شخص ظفرجوی فتد لرزه ٔ مفلوج بر لفظ سخنگوی زند لکنت تمتام .مسعودسعد.