کلمه جو
صفحه اصلی

عرافه

لغت نامه دهخدا

عرافة. [ ع َ ف َ ] (ع مص ) عریف گردیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). رجوع به عرافت شود.


عرافة. [ ع ِ ف َ ] (ع اِمص ) عِرافت . عریفی کردن . رجوع به عریف شود.



کلمات دیگر: