عطاردمنش . [ ع ُ رِ م َ ن ِ ] (ص مرکب ) کنایه از ذکی و تیزطبع است . (از آنندراج ). زیرک و بافراست و تیزفهم . (ناظم الاطباء) : دبیر عطاردمنش را نشاندکه بر مشتری زهره داند فشاند.نظامی .