کلمه جو
صفحه اصلی

عطرزدن

لغت نامه دهخدا

عطرزدن . [ ع ِ زَ دَ ] (مص مرکب ) به عطری خود را معطر ساختن . تعطیر کردن . تطییب کردن .



کلمات دیگر: