کلمه جو
صفحه اصلی

علی آباد سادات

لغت نامه دهخدا

علی آباد سادات . [ ع َ دِ ](اِخ ) دهی است از دهستان کشکوئیه ٔ شهرستان رفسنجان واقع در 41 هزارگزی شمال باختری رفسنجان و 4 هزارگزی خاور راه شوسه ٔ رفسنجان به یزد. ناحیه ای است جلگه وسردسیر، و دارای 150 تن سکنه . آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات و پسته و بادام است . اهالی به زراعت اشتغال دارند و صنایع دستی آنان گلیم بافی است .راه آن فرعی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).


علی آباد سادات .[ ع َ دِ ] (اِخ ) دهی است کوچک از دهستان سبزواران بخش مرکزی شهرستان جیرفت واقع در 54 هزارگزی جنوب خاوری سبزواران و 2 هزارگزی راه فرعی گلاشکرد به کهنوج . دارای 42 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).


دانشنامه عمومی

علی آباد سادات بعد از مشخصات جغرافیایی که در لغت نامۀ دهخدا برایش ذکر گردیده، چنان که مشهور است، آقای آسید علی مازندرانی در اواخر دورۀ زندیه و اوایل دورۀ قاجار که به دعوت مردم بهرام آباد برای مسائل اسلامی دعوت گردیده بود، بعد از سیل معروف رفسنجان که قنات آن طافیه شده بود، این قنات را که از اجداد ایشان بوده است، چرخ زده و آب آن را مطهر نمود و شروع به کشاورزی و دامداری نمود و آن خطه را عمران و آباد کرد و چون فرد بزرگواری بود، مردم نیز از ایشان تبعیت کرده و در عمران و آبادانی، ایشان را کمک کردند. این عمران و آبادی بوسیله سادات که تا آن زمان در اختیار خوانین و حکام بود، حرکت بزرگی بود که آسید علی پایه گذار آن شد و روحانیت برای عمران و آبادی پیش قدم شدند.



کلمات دیگر: