کلمه جو
صفحه اصلی

علی بیگ لو

لغت نامه دهخدا

علی بیگ لو. [ ع َ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ارشق مرکزی ، شهرستان خیاو. این ده مشهور به علی محمدلو است . رجوع به علی محمدلو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).


علی بیگ لو. [ ع َ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کندوان ، بخش ترک ، شهرستان میانه . واقع در 16 هزارگزی شمال خاوری بخش ، و 29 هزارگزی راه شوسه ٔ تبریز به میانه . ناحیه ای است کوهستانی و دارای آب و هوای معتدل ، و 337 تن سکنه . آب آن از چشمه تأمین می شود. و محصول آن غلات و نخود و بزرک است . اهالی به زراعت و گله داری اشتغال دارند و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).


علی بیگ لو. [ ع َ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نازلو، بخش حومه ٔ شهرستان ارومیه . واقع در 21 هزاروپانصدگزی شمال ارومیه ، و 2 هزاروپانصدگزی خاور راه شوسه ٔ ارومیه به سلماس . ناحیه ای است جلگه و دارای آب و هوای معتدل و سالم ، و 502 تن سکنه . آب آن از نازلوچای تأمین می شود و محصول آن از غلات ، چغندر، توتون ، حبوب و کشمش است . اهالی به زراعت اشتغال دارند و صنایعدستی آنان جوراب بافی و راه آن ارابه رو است . این ده دارای دبستان است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).


علی بیگ لو. [ ع َ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرحمت آباد، بخش میاندوآب ، شهرستان مراغه . واقع در 15 هزارگزی شمال باختری میاندوآب و 8 هزارگزی باختر راه ارابه رو میاندوآب به بناب . ناحیه ای است جلگه و دارای آب و هوای معتدل و مالاریائی . و سکنه ٔ آن 459 تن است . آب آن از زرینه رود تأمین می شود.و محصول آن غلات ، چغندر، کشمش و بادام است . اهالی به زراعت اشتغال دارند، و صنایع دستی آنان گلیم بافی و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).


علی بیگ لو. [ ع َ ب َ] (اِخ ) دهی است از دهستان شرفخانه ، بخش شبستر شهرستان تبریز. واقع در 16 هزارگزی باختر شبستر و 3 هزارگزی راه شوسه ٔ صوفیان سلماس به اسکله ٔ شرفخانه . ناحیه ای است جلگه و دارای آب و هوای معتدل و 564 تن سکنه . آب آن از چشمه تأمین می شود. و محصول آن غلات و حبوب است . اهالی به زراعت و گله داری اشتغال دارند. و راه آن ارابه رو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).



کلمات دیگر: