کلمه جو
صفحه اصلی

علیجان

لغت نامه دهخدا

علیجان . [ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان لادیز، بخش میرجاوه ٔ شهرستان زاهدان . واقع در 12 هزارگزی جنوب باختری میرجاوه و در کنار راه فرعی میرجاوه به خاش . ناحیه ای است جلگه ای ودارای آب و هوای گرمسیر و مالاریائی . و سکنه ٔ آن 350تن است . آب آن از قنات تامین می شود. و محصول آن غلات ، پنبه ، ذرت و لبنیات است . اهالی به زراعت و گله داری اشتغال دارند. راه آن فرعی است . ساکنان این ده از طایفه ٔ ریگی هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).


علیجان . [ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان آتش بیک ، بخش سراسکند شهرستان تبریز. واقع در 37 هزارگزی باختر سراسکند و 25 هزارگزی راه شوسه و خطآهن مراغه به میانه . ناحیه ای است کوهستانی و دارای آب و هوای معتدل و 448 تن سکنه . آب آن از چشمه و رودخانه تأمین می شود. و محصول آن غلات و حبوب است . اهالی به زراعت و گله داری اشتغال دارند. و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).



کلمات دیگر: