کلمه جو
صفحه اصلی

عمومه

لغت نامه دهخدا

عمومة. [ ع ُ م َ ] (ع مص ) عمومت . عَم ّ گردیدن . (از منتهی الارب ): بینی و بین فلان عمومة (از اقرب الموارد)؛ بین من و او نسبت ِ عم بودن موجوداست . || (اِ) ج ِ عم ّ. رجوع به عم ّ شود.



کلمات دیگر: