غبار آسیا. [ غ ُ رِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) گردی که از آسیا خیزدوقت آس کردن . نبغ. نباغ . (منتهی الارب ) :
تا دل من آس شد در آسیای عشق او
هست پنداری غبار آسیا بر سر مرا.
و رجوع به غبارالرحی شود.
تا دل من آس شد در آسیای عشق او
هست پنداری غبار آسیا بر سر مرا.
میرمعزی (از آنندراج ).
و رجوع به غبارالرحی شود.