کلمه جو
صفحه اصلی

فتوح آباد

لغت نامه دهخدا

فتوح آباد. [ ف ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان عشق آباد بخش فدیشه ٔ شهرستان نیشابور که در 18 هزارگزی جنوب خاوری فدیشه قرار دارد. جلگه ای معتدل و دارای 131 تن سکنه است . آب آنجا از قنات تأمین میشود. محصول عمده اش غلات و شغل اهالی زراعت و کرباس بافی است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


فتوح آباد. [ ف ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کربال بخش زرقان شهرستان شیراز که در 48 هزارگزی جنوب خاوری زرقان و یکهزارگزی راه فرعی بندامیر به خرامه قرار دارد. جلگه ای معتدل و دارای 320 تن سکنه است . آب آنجا از رود کر تأمین میشود. محصول عمده اش غلات و برنج و شغل اهالی زراعت است . راه مالرو دارد. و این قریه را گدادن هم میگویند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).


فتوح آباد.[ ف ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان رامجرد بخش اردکان شهرستان شیراز که در 72 هزارگزی جنوب خاوری اردکان وکنار راه فرعی پل خان به کامفیروز قرار دارد. جلگه ای معتدل و دارای 239 تن سکنه است . آب آنجا از رود کرتأمین میشود. محصول عمده اش غلات ، برنج ، چغندر و شغل اهالی زراعت است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).



کلمات دیگر: