فراخ آبرویی . [ ف َ ] (حامص مرکب ) خوشی بابرکت و زندگانی خرم . (ناظم الاطباء). آبرومند زیستن . با آبروی زیاد بودن . در مآخذ دیگر یافت نشد.
فراخ آبرویی
لغت نامه دهخدا
کلمات دیگر:
فراخ آبرویی . [ ف َ ] (حامص مرکب ) خوشی بابرکت و زندگانی خرم . (ناظم الاطباء). آبرومند زیستن . با آبروی زیاد بودن . در مآخذ دیگر یافت نشد.