فرولغزانیدن . [ ف ُ ل َ دَ ] (مص مرکب ) لغزانیدن به پستی . (یادداشت بخطمؤلف ). مقابل فرولغزیدن . رجوع به فرولغزیدن شود.
فرولغزانیدن
لغت نامه دهخدا
کلمات دیگر:
فرولغزانیدن . [ ف ُ ل َ دَ ] (مص مرکب ) لغزانیدن به پستی . (یادداشت بخطمؤلف ). مقابل فرولغزیدن . رجوع به فرولغزیدن شود.