کلمه جو
صفحه اصلی

قوام آباد

لغت نامه دهخدا

قوام آباد. [ ق َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان طارم بخش سعادت آباد شهرستان بندرعباس ، سکنه ٔ آن 80 تن . آب آن از قنات . محصول آن خرما و شغل اهالی آنجا زراعت است .راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).


قوام آباد. [ ق َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ خاوری شهرستان رفسنجان . آب آن از قنات . محصول آن غلات ، پسته و پنبه و شغل اهالی زراعت است . راه فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).


قوام آباد. [ ق َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کمین بخش زرقان شهرستان شیراز.آب آن از رودخانه ٔ سیوند. محصول آن غلات و چغندر. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان آنجا قالی بافی است .راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).


قوام آباد. [ ق َ ] (اِخ ) دهی است از بخش میان کنگی شهرستان زابل ، سکنه ٔ آن 526 تن . آب آن از رودخانه ٔ هیرمند. محصول آن غلات ، پنبه ، لبنیات و شغل اهالی آنجا زراعت ، گله داری و گلیم و کرباس بافی است . راه مالرو دارد. ساکنین از طایفه ٔ سنجولی هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).


قوام آباد. [ ق َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش حومه ٔ شهرستان شهرضا، سکنه ٔآن 533 تن . آب آن از قنات . محصول آن غلات ، پنبه ، بادام و منداب . شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان آنجاکرباس بافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).


قوام آباد. [ ق َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان زنگی آباد بخش مرکزی شهرستان کرمان ، سکنه ٔ آن 500 تن . آب آن از قنات . محصول آن غلات ، حبوب و شغل اهالی آنجا زراعت است . راه فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).


قوام آباد. [ ق َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کذاب بخش خضرآباد شهرستان یزد،سکنه ٔ آن 555 تن . آب آن از قنات . محصول آن غلات . شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان آنجا کرباس بافی است .راه فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).



کلمات دیگر: