کلمه جو
صفحه اصلی

قهرآباد

لغت نامه دهخدا

قهرآباد. [ ق َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کل تپه ٔ فیض اﷲبیگی بخش مرکزی شهرستان سقز، سکنه ٔ آن 300 تن . آب آن از چشمه و رودخانه ٔ آلتون . محصول آن غلات ، لبنیات ، توتون و شغل اهالی زراعت و گله داری است .راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).


قهرآباد. [ ق َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان تورجان بخش بوکان شهرستان مهاباد، سکنه ٔ آن 496 تن . آب آن از سیمین رود. محصول آن غلات ، توتون ، حبوب و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان آنجا جاجیم بافی است . راه شوسه دارد. این ده در دو محل بفاصله ٔ 500 گزی به نام قهرآباد بالا و پائین مشهور است . سکنه ٔ قهرآباد پائین 406 تن میباشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).



کلمات دیگر: