۱. بناچار، بهزور، جبراً، عنفاً، ناگزیر
۲. بالطبع، طبیعتاً
قهراً
مترادف و متضاد
فرهنگ معین
(قَ رَ) [ ع . ] (ق .) از روی قهر، از روی اجبار.
لغت نامه دهخدا
قهراً. [ ق َ رَن ْ ] (ع ق ) جبراً و اضطراراً. (اقرب الموارد). بزور. || با قوت و توانایی . || با زبردستی . (ناظم الاطباء).
کلمات دیگر: