کلمه جو
صفحه اصلی

قیرشهر

لغت نامه دهخدا

قیرشهر. [ ش َ ] (اِخ ) شهری بزرگ است [ از روم ] و در او عمارات عالی و هوای خوب دارد. حقوق دیوانیش پنجاه وهفت هزار دینار. (نزهةالقلوب ؛ مقاله ٔ سوم ص 99).



کلمات دیگر: