کلمه جو
صفحه اصلی

قیصرآباد

لغت نامه دهخدا

قیصرآباد. [ ق َ ص َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میربیگ بخش دلفان شهرستان خرم آباد، سکنه ٔ آن 300 تن . آب آن از چشمه ٔ سفیدخانی . محصول آن غلات ، لبنیات ، پشم و شغل اهالی آنجا زراعت است . ساکنین از طایفه ٔ علی عبدالی هستند و در زمستان به قشلاق میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).


قیصرآباد. [ ق َ ص َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان غار بخش ری شهرستان تهران ، سکنه ٔ آن 134 تن . آب آن از قنات . محصول آن غلات ، صیفی ، چغندر قند و شغل اهالی آنجا زراعت است . راه مالرو دارد و از کهریزک اتومبیل میرود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).



کلمات دیگر: