کلمه جو
صفحه اصلی

کار آراستن

لغت نامه دهخدا

کار آراستن . [ ت َ ] (مص مرکب ) مجهزکردن . آماده کردن (رزم و مانند آن را) :
از آن پس بگفتند کای شهریار
سوی رزم ترکان برآرای کار.

فردوسی .




کلمات دیگر: