کلمه جو
صفحه اصلی

کاربینی

لغت نامه دهخدا

کاربینی . (حامص مرکب ) در تداول زنان و امور خانگی ،کار. عمل . گویند: مرده شورت ببرد با این کاربینیت .



کلمات دیگر: