صفحه اصلی
کاریزکن
بستن
لغت نامه دهخدا
لغت نامه دهخدا
کاریزکن .
[ ک َ ] (نف مرکب ) مقنی و کاونده . (ناظم الاطباء). کمانه . کومش . قَناء. کاریزگر.
کلمات دیگر: