صفحه اصلی
کافورموی
بستن
لغت نامه دهخدا
لغت نامه دهخدا
کافورموی .
(ص مرکب ) کنایه از سفیدموی است
:
بیامد یکی پیر کافورموی
ز پس باز شدکودکی خوبروی .
اسدی .
کلمات دیگر: