گلشن آباد. [ گ ُ ش َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سهندآباد بخش بستان آباد شهرستان تبریز واقع در 29هزارگزی جنوب باختری بستان آباد و 26هزارگزی راه شوسه ٔ میانه به بستان آباد.هوای آن سرد و دارای 150 تن سکنه است . آب آن از چشمه و محصول آن غلات است . شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
گلشن آباد
لغت نامه دهخدا
گلشن آباد. [ گ ُ ش َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان آزادوار بخش جغتای شهرستان سبزوار واقع در 22هزارگزی شمال باختری جغتای و 4هزارگزی شمال راه آهن . هوای آن معتدل و دارای 200 تن سکنه است . آب آن از قنات و محصول آن غلات است . شغل اهالی زراعت و مالداری و راه آن اتومبیل رو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
گلشن آباد. [ گ ُ ش َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چناران بخش حومه ٔ ارداک شهرستان مشهد واقع در 66هزارگزی شمال باختری مشهد و 3هزارگزی جنوب راه شوسه ٔ مشهد به قوچان . هوای آن معتدل و دارای 41 تن سکنه است . آب آن از قنات و محصول آن غلات است . شغل اهالی زراعت و راه آن اتومبیل رو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
کلمات دیگر: