کلمه جو
صفحه اصلی

گلگلاب

لغت نامه دهخدا

گلگلاب . [ گ ُ گ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خورش رستم بخش شاهرود شهرستان هروآباد واقع در7500گزی خاور هشجین و 29هزارگزی راه شوسه ٔ هروآباد به میانه . هوای آن معتدل و دارای 108 تن سکنه است . آب آن از چشمه و محصول آن غلات و سردرختی است . شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).


گلگلاب . [ گ ُ گ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کاغذکنان بخش کاغذکنان شهرستان هروآباد، واقع در 12هزارگزی شمال آغ کند و 16هزارگزی راه شوسه ٔ هروآباد به میانه . هوای آن معتدل و دارای 59 تن سکنه است . آب آن از دو رشته چشمه و محصول آن غلات ، حبوبات و سردرختی است . شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم و گلیم بافی است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).



کلمات دیگر: