کلمه جو
صفحه اصلی

گلوافشار

لغت نامه دهخدا

گلوافشار. [ گ ُ / گ َ اَ ] (نف مرکب ) نعت فاعلی از گلو افشاردن . || (حامص مرکب ) ازگلو افتادن . خفه کردن . کشتن بی ذبح : المخنقة؛ گوسفندی که به گلوافشار کشته شود. (دهار) (مهذب الاسماء).



کلمات دیگر: