کلمه جو
صفحه اصلی

لاغربدن

لغت نامه دهخدا

لاغربدن . [ غ َ ب َ دَ ] (ص مرکب ) نزار. لاغرجسم . لاغرتن : ذباءة؛ دختر لاغربدن ملیح و نمکین سبک روح . عنفص ؛ زن لاغربدن بسیارحرکت . (منتهی الارب ).



کلمات دیگر: