کلمه جو
صفحه اصلی

لعابدار

لغت نامه دهخدا

لعابدار. [ ل ُ ] (نف مرکب ) دارای لعاب . مواد و دانه هایی دارای چسبندگی پس از تر نهادن ، چون : اسفرزه و قدومة و بارهنگ و سپستان و به دانه و صمغها و جز آن .



کلمات دیگر: