کلمه جو
صفحه اصلی

لنگر فروبردن

لغت نامه دهخدا

لنگر فروبردن . [ ل َ گ َ ف ُ ب ُ دَ ] (مص مرکب ) لنگر انداختن . || عمیق شدن :
نیامد پلنگر که پژمرده بود
به اندیشه لنگر فروبرده بود.

نظامی .




کلمات دیگر: