مأسو. [ م َءْ س ُوو ] (ع ص ) مداوا شده . معالجه گردیده . دوا کرده . اَسی ّ. (یادداشت به خطمرحوم دهخدا) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
مأسو
لغت نامه دهخدا
کلمات دیگر:
مأسو. [ م َءْ س ُوو ] (ع ص ) مداوا شده . معالجه گردیده . دوا کرده . اَسی ّ. (یادداشت به خطمرحوم دهخدا) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).