کلمه جو
صفحه اصلی

مثافنه

لغت نامه دهخدا

مثافنة. [ م ُ ف َ ن َ ] (ع مص ) با کسی نشستن . (تاج المصادر بیهقی ). هم زانو نشستن کسی را. (از منتهی الارب ) (آنندراج ). هم زانو نشستن کسی را و مجالست کردن وی را. (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || کسی را بر چیزی یاری دادن .(تاج المصادر بیهقی ). یاری کردن کسی را. (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).



کلمات دیگر: