کلمه جو
صفحه اصلی

مثناه

لغت نامه دهخدا

مثناة. [ م َ ] (ع اِ) آنچه نوشته شود از غیر کتاب اﷲ یا کتاب اخبار بنی اسرائیل است که بعد موسی در آن تحریف کردند در حلال وحرام . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). آنچه نویسانیده شود غیر از کتاب خدا یا کتابی است که در آن اخبار بنی اسرائیل باشد. (از محیط المحیط). کتاب اخبار بنی اسرائیل بعد از موسی که در آن برخلاف قوانین موسی حلالهایی را حرام و حرامهایی را حلال کرده اند. (فیروزآبادی ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا) . || دوبیتی و ترانه . (منتهی الارب ) (آنندراج ). دو بیتی و رباعی و ترانه . (ناظم الاطباء). دو بیتی . (السامی ) (از تاج العروس ج 10 ص 61). || نوای موزیک . (ناظم الاطباء). غناء. (از محیط المحیط). || توانایی و زور و قدرت . || به اصطلاح حساب ، تفریق . (ناظم الاطباء).


مثناة. [ م َ / م ِ ] (ع اِ) رسن از پشم یا از موی یا ازغیر آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (از محیط المحیط). ریسمان بافته شده از پشم و از موی و یا جز آن . ج ، مثانی . (ناظم الاطباء). || یک تاه از تاهها. ج ، مثانی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). تا و لا و چین . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).


مثناة. [ م ُ ث َن ْ نا ] (ع ص ) حرفی که دو نقطه داشته باشد چنانکه گویند تاء مثناة در فوق و یاء مثناة در تحت . (از محیط المحیط). مؤنث مثنی [ م ُ ث َ ن نا ] یعنی دارای دو نقطه . (ناظم الاطباء). صاحب دو نقطه : تاء مثناة. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به مثنات شود.



کلمات دیگر: