مجازاً. [ م َ زَن ْ ] (ع ق ) بطور مجاز و بطور کنایه و استعاره . (ناظم الاطباء). از روی مجاز. مقابل حقیقةً. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). به مجاز. برمجاز. و رجوع به مجاز شود.
مجازاً
لغت نامه دهخدا
کلمات دیگر:
مجازاً. [ م َ زَن ْ ] (ع ق ) بطور مجاز و بطور کنایه و استعاره . (ناظم الاطباء). از روی مجاز. مقابل حقیقةً. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). به مجاز. برمجاز. و رجوع به مجاز شود.