کلمه جو
صفحه اصلی

ناآمیختن

لغت نامه دهخدا

ناآمیختن . [ ت َ ] (مص منفی ) نیامیختن . معاشرت نکردن . رفت و آمد نکردن . انس و الفت نگرفتن . مردم گریز بودن . مقابل آمیختن . رجوع به آمیختن شود.



کلمات دیگر: