کلمه جو
صفحه اصلی

ناصرآباد

لغت نامه دهخدا

ناصرآباد. [ ص ِ ] (اِخ ) از دهات دهستان احمدی بخش سعادت آباد شهرستان بندرعباس و در 112هزارگزی مغرب حاجی آباد و 4هزارگزی مغرب راه مالرو میناب به فارغان در ناحیه ٔ کوهستانی گرمسیری واقع است و 97 تن سکنه دارد. آبش از قنات و محصولش خرما و غلات و شغل مردمش زراعت است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8 ص 407).


ناصرآباد. [ ص ِ ] (اِخ ) از دهات دهستان حومه ٔ بخش خاش شهرستان زاهدان است در هزارگزی شمال خاش و یک هزارگزی جاده ٔ شوسه ٔ خاش به زاهدان واقع است ، جلگه و گرمسیر است و 100 تن سکنه دارد، که از طایفه ٔ ریگی هستند و بلوچی تکلم می کنند. آبش از قنات است و محصولش غلات و لبنیات و شغل مردمش زراعت و گله داری . راه فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8 ص 407).


ناصرآباد. [ ص ِ ] (اِخ ) از دهات دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان قزوین است . در 6هزارگزی مغرب قزوین و 3هزارگزی جاده ٔ شوسه در جلگه ٔ معتدل هوائی قرار دارد. سکنه ٔآن 419 نفر است . محصولش غلات و بنشن و بادام ، شغل اهالی زراعت و بافتن جاجیم و جوراب است . آبش از قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1 ص 220).


ناصرآباد. [ ص ِ ] (اِخ ) از دهات دهستان حومه ٔبخش کازرون شهرستان کازرون است و در 9هزارگزی شمال شرقی کازرون و در مغرب کوه مست در جلگه ٔ مالاریاخیز گرمسیری واقع است . 152 تن سکنه دارد. آبش از قنات تأمین می شود. محصول آنجا غلات و شغل اهالی زراعت است . راه فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7 ص 232).


ناصرآباد. [ ص ِ ] (اِخ ) از دهات دهستان خدابنده لو واقع در بخش قروه ٔ شهرستان سنندج است و در 26هزارگزی شمال شرقی گل تپه و 7هزارگزی مشرق طراقیه دردامنه ٔ سردسیری قرار دارد. سکنه آنجا 150 نفر است . آبش از چشمه و قنات . محصولش غلات و انگور و حبوبات و صیفی و لبنیات ، شغل مردمش زراعت و گله داری است . راه مالرو دارد، در تابستان از راه طراقیه و قراگل می توان ماشین برد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ص 450).


ناصرآباد. [ ص ِ ] (اِخ ) از دهات دهستان ییلاق بخش قروه ٔ شهرستان سنندج است و در نزدیکی آرزند، در منطقه ای کوهستانی و سردسیر واقع است و 110 تن سکنه دارد. آبش از رودخانه ٔ طهماسبقلی تأمین می شود، محصولش غلات و لبنیات و شغل مردمش زراعت و صنایع دستی اهالی بافتن قالیچه و گلیم است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ص 420).


ناصرآباد. [ ص ِ ] (اِخ ) از دهات دهستان چم خلف عیسی بخش هندیجان شهرستان خرمشهر است ، در 16هزارگزی شمال هندیجان بر کناره ٔ جاده ٔ ماشین رو هندیجان به خلف آباد در دشت گرمسیر مالاریاخیزی واقع است و 280 تن سکنه دارد. آبش از رودخانه ٔ زهره تأمین می شود، محصولش غلات و شغل اهالی زراعت و حشم داری است . در تابستان راه ماشین رو دارد. ساکنین این ده از طایفه ٔ قنواتی هستند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6 ص 352).


ناصرآباد. [ ص ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان خان میرزا بخش اردکان شهرستان شهرکرد. در 13هزارگزی مشرق اردکان و یک هزارگزی راه عمومی اردکان به پل کوه واقع است ، 22 تن سکنه دارد و فارسی را به لهجه ٔ لری تکلم می کنند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10 ص 194).


ناصرآباد. [ ص ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان و بخش خشت شهرستان کازرون در 6هزارگزی شمال کنارتخته بر دامنه ٔ تل قوچان واقع است و 29 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7 ص 232).


ناصرآباد. [ ص ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش شیب آب شهرستان زابل ، در 25هزارگزی شمال سکوهه و 7هزارگزی جاده ٔ شوسه ٔ زابل به زاهدان ، در جلگه گرم معتدلی واقع است و 450 تن سکنه دارد و فارسی را به لهجه بلوچی تکلم می کنند. آبش از رودخانه ٔ هیرمند است و محصولش غلات و لبنیات ، شغل مردمش زراعت و گله داری و صنعت دستی ایشان گلیم بافی و کرباس بافی است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8 ص 407).


ناصرآباد. [ ص ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ابتر بخش حومه ٔ شهرستان ایرانشهر در 18هزارگزی شمال شرقی ایرانشهر و 4هزارگزی مشرق جاده ٔ شوسه ٔ ایرانشهر به خاش ، در جلگه ٔ گرمسیر مالاریاخیزی واقع است و 40 تن سکنه دارد که فارسی را به لهجه ٔ بلوچی تکلم می کنند. آبش از قنات ، محصولش غلات و خرما و شغل مردمش زراعت است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8 ص 407).


ناصرآباد. [ ص ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پنجکرستاق بخش مرکزی شهرستان نوشهر واقع در 50هزارگزی جنوب نوشهر. منطقه ای کوهستانی و سردسیر است و 200 تن سکنه دارد. آبش از چشمه و محصولش غلات و ارزن و مختصری حبوبات و شغل مردمش زراعت و صنعت دستی اهالی چادرشب بافی و جاجیم بافی است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3 ص 299).


ناصرآباد. [ ص ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چهارفرسخ بخش شهداد شهرستان کرمان در 11هزارگزی مغرب شهداد و 3هزارگزی جنوب راه مالرو شهداد به راور، در جلگه ٔ گرمسیری واقع است و 80 تن سکنه دارد. آبش از قنات است و محصولش غلات و خرما و حنا. مردمش به زراعت مشغولند. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8 ص 407).


ناصرآباد. [ ص ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش شاهین دژ شهرستان مراغه در 16هزارگزی جنوب شرقی شاهین دژ و 11هزارگزی راه ارابه رو شاهین دژ به تکاب ، در منطقه ای کوهستانی واقع است و هوایش معتدل و سالم است و 74 تن سکنه دارد. آبش از چشمه و محصولش غلات و حبوبات و کرچک است . اهالی به زراعت و گله داری اشتغال دارند و صنعت دستی آنان جاجیم بافی است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4 ص 523).


ناصرآباد. [ ص ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قنقری علیا واقع در بخش بوانات و سرچهان شهرستان آباده . این ده با 317 تن سکنه در 61هزارگزی شمال غربی سوریان و یک هزارگزی جاده ٔ شوسه ٔ شیراز به اصفهان در جلگه ٔ معتدل هوائی قرار دارد. آبش از قنات و محصولش غلات و حبوبات و انواع میوه هاست . اهالی آنجا به زراعت و قالی بافی مشغولند. راه فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7 ص 232).


ناصرآباد. [ ص ِ ] (اِخ ) دهی است ازدهستان گل تپه فیض اﷲبیگی بخش مرکزی شهرستان سقز در 15هزارگزی مشرق سقز و 3هزارگزی شمال جاده ٔ شوسه ٔ سقز به سنندج در منطقه ٔ کوهستانی سردسیری واقع است و 150تن سکنه دارد. آبش از چشمه و قنات و محصولش لبنیات و غلات و توتون و شغل اهالی زراعت و گله داری است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ص 450).


ناصرآباد. [ ص ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان زنجان ، در 42هزارگزی مغرب زنجان و 6هزارگزی راه عمومی ماه نشان در منطقه ای کوهستانی و سردسیر واقع است و 83 تن سکنه دارد. آبش از چشمه و قنات است و محصولش برنج و غلات و پنبه و سیب زمینی ، مردمش به زراعت اشتغال دارند. راه اتومبیل رو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2 ص 301).


ناصرآباد. [ ص ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان لواسان کوچک بخش افجه ٔ شهرستان تهران ، در6هزارگزی شمال غربی گلندوک و 6هزارگزی راه شوسه در منطقه ٔ سردسیری واقع است و 404 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه ٔ تنگه است ، محصولش غلات و بنشن و بادام و گردو و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1 ص 220).


ناصرآباد. [ ص ِ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان صوغان بخش بافت شهرستان سیرجان . در 195هزارگزی جنوب شرقی بافت و 3هزارگزی شمال راه فرعی کهنوج به دولت آباد واقع است و 18 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8 ص 407).


ناصرآباد. [ ص ِ] (اِخ ) دهی است از بخش پشت آب شهرستان زابل . در 10هزارگزی جنوب غربی بنجار و 3هزارگزی جاده ٔ شوسه ٔ زاهدان به زابل در جلگه گرمسیر معتدلی واقع است و 342 تن سکنه دارد، فارسی را به لهجه ٔ بلوچی تکلم می کنند. آبش از رودخانه ٔ هیرمند، محصولش غلات و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و بافتن گلیم و کرباس است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8 ص 407).


ناصرآباد.[ ص ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان سعیدآباد بخش مرکزی شهرستان سیرجان . در 12هزارگزی مغرب سعیدآباد بر سر راه مالرو زیدآباد به کریم آباد واقع است و 20 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8 ص 407).


ناصرآباد. [ ص ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان جوشان بخش شهداد شهرستان کرمان . در 67هزارگزی جنوب غربی شهداد بر سر راه مالرو سیرچ به گوک واقع است و 5 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8 ص 407).


ناصرآباد. [ ص ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان منوجان بخش کهنوج شهرستان جیرفت در 140هزارگزی جنوب کهنوج بر سر راه فرعی کهنوج به میناب واقع است و 40 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8 ص 407).



کلمات دیگر: