کلمه جو
صفحه اصلی

نبی آباد

لغت نامه دهخدا

نبی آباد.[ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ییلاق بخش قروه ٔ شهرستان سنندج در 30 هزارگزی جنوب غربی قروه و دوهزارگزی مغرب راه قروه به سنقر در جلگه ٔ سردسیری واقع است و 400 تن سکنه دارد. آبش از چشمه ، محصولش غلات و لبنیات و حبوبات ، شغل اهالی زراعت و گله داری و بافتن قالیچه و جاجیم است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).


نبی آباد. [ ن َ ] (اِخ ) از دهات دهستان نعلین بخش سردشت شهرستان مهاباد، در 27500 گزی شمال سردشت و 14 هزارگزی مغرب جاده ٔ شوسه ٔ سردشت به مهاباد در ناحیه ٔ کوهستانی و جنگلی معتدل هوائی واقع است و 158 تن سکنه دارد. آبش از چشمه و محصولش غلات و توتون ، شغل اهالی زراعت و گله داری و جاجیم بافی است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).


نبی آباد. [ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان برده بره ٔ بخش اشترینان شهرستان بروجرد در 5 هزارگزی مغرب اشترینان بر کنار راه مالرو فتح آباد به اشترینان در جلگه ٔ معتدل هوائی واقع است و 167 تن سکنه دارد. آبش از چشمه ومحصولش غلات است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).



کلمات دیگر: