نخاسة. [ ن ِ س َ ] (ع اِ) چوب که در سوراخ بکره کنند تا تنگ گردد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به نخاس شود. || خار وسیخ که بدان ستور را رانند. نخاس . (ناظم الاطباء).
نخاسه
لغت نامه دهخدا
نخاسة. [ ن ِ / ن َ س َ ] (ع اِمص ) ستورفروشی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). فروختن دواب . (از اقرب الموارد). || بنده فروشی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). فروختن بندگان . اسم است از نخاس . (از اقرب الموارد). رجوع به نخاس شود.
کلمات دیگر: