کلمه جو
صفحه اصلی

نقاهه

لغت نامه دهخدا

نقاهة. [ ن َ هََ ] (ع مص ) به شدن و برخاستن از بیماری و هنوز ضعف باقی است . (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). رجوع به نقه و نیز رجوع به نقاهت شود. || فهمیدن حدیث را. نقه . نقوه . نقهان . (اقرب الموارد). رجوع به نقه شود.



کلمات دیگر: