کلمه جو
صفحه اصلی

نیکونام

فرهنگ اسم ها

(تلفظ: niku nām) (= نیکنام) ، ← نیکنام .


لغت نامه دهخدا

نیکونام . (ص مرکب ) نیک نام . (ناظم الاطباء) : بدنام نشوید و همگان نیکونام مانید. (تاریخ بیهقی ص 359).
داد دختر به محرمی پیغام
تا بگوید به شاه نیکونام .

نظامی .


چه باید طبع را بدرام کردن
دو نیکونام را بدنام کردن .

نظامی .




کلمات دیگر: