حقیقتجویی، رآلیسم، واقعگرایی، واقعنگری
واقعبینی
مترادف و متضاد
لغت نامه دهخدا
واقعبینی . [ ق ِ ] (حامص مرکب ) حقیقت بینی . رجوع به واقعبین و واقع شود.
کلمات دیگر:
حقیقتجویی، رآلیسم، واقعگرایی، واقعنگری
واقعبینی . [ ق ِ ] (حامص مرکب ) حقیقت بینی . رجوع به واقعبین و واقع شود.