کلمه جو
صفحه اصلی

هادی آباد

لغت نامه دهخدا

هادی آباد. (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش طبس شهرستان فردوس که در شش هزارگزی باختر طبس واقع شده است .جلگه و گرمسیر و دارای چهل تن سکنه است . بوسیله ٔ قنات آبیاری میشود و محصول عمده ٔ آن غلات و پنبه است . راهش مالرو میباشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


هادی آباد. (اِخ ) دهی است از دهستان القورات بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند که در چهل گزی شمال بیرجند واقع است . کوهستانی و هوای آن معتدل میباشد. 197 تن سکنه دارد. از قنات آبیاری میشود و محصول عمده ٔ آن غلات و انواع میوه میباشد. شغل اهالی زراعت است و راهش مالرو میباشد. مزرعه های در باور سفلی ، گروک ، سوراخ سگ ، مزرعه علی ، ملک آباد، تنگلی ، مساج مزرعه ملاجعفر، جوک ، گلستان ، خونیک در جزء این ده است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


هادی آباد. (اِخ ) دهی است از دهستان فسارود بخش داراب شهرستان فسا که در 21 هزارگزی باختر داراب واقع شده است . جلگه ، گرمسیر و مالاریایی است و 55 تن سکنه دارد. از قنات آبیاری میشود. محصول عمده ٔ آن غلات ، حبوبات وپنبه میباشد. شغل غالب اهالی آن زراعت و قالی بافی است . راه فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایرن ج 7).


هادی آباد. (اِخ ) دهی است از دهستان قاقازان بخش ضیأآباد شهرستان قزوین که در 62 هزارگزی شمال ضیأآباد و سه هزارگزی راه عمومی واقع شده است . جلگه و هوای آن معتدل است . چهار صد و نوزده تن سکنه دارد. بوسیله ٔ قنات آبیاری میشود و محصول عمده اش غلات ، یونجه ، بادام ، قیسی ، انگور و چغندر قند میباشد. شغل غالب اهالی زراعت است وبرخی به قالی بافی و بافتن گلیم و جاجیم روزگار میگذرانند. راه آن مالرو میباشد ولی از طریق شید اصفهان ماشین میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).


هادی آباد. (اِخ ) دهی است از دهستان کنارشهر بخش بردسکن شهرستان کاشمر که درده هزارگزی شمال باختری بردسکن بر سر راه مالرو عمومی بردسکن واقع شده است . جلگه و گرمسیر است . 21 تن سکنه دارد. بوسیله ٔ قنات آبیاری میشود. محصول عمده ٔ آن غلات ، انار و انجیر میباشد. شغل اهالی زراعت است . راهش مالرو میباشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).



کلمات دیگر: