هم آشیانی . [ هََ ] (حامص مرکب ) هم آشیان بودن : هر مرغی را که چینه ٔ تربیت او دهد با سیمرغ هم عنانی و با طاووس هم آشیانی نماید. (سندبادنامه ).
هم آشیانی
لغت نامه دهخدا
کلمات دیگر:
هم آشیانی . [ هََ ] (حامص مرکب ) هم آشیان بودن : هر مرغی را که چینه ٔ تربیت او دهد با سیمرغ هم عنانی و با طاووس هم آشیانی نماید. (سندبادنامه ).