کلمه جو
صفحه اصلی

هنرپروری

لغت نامه دهخدا

هنرپروری . [ هَُ ن َ پ َرْ وَ ] (حامص مرکب ) پروردن و تربیت کردن هنرمندان را. هنر را بزرگ داشتن . کوشش برای هنر :
نجوید کسی بر کسی برتری
مگر از طریق هنرپروری .

نظامی .




کلمات دیگر: