کلمه جو
صفحه اصلی

یل آباد

لغت نامه دهخدا

یل آباد. [ ی َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قاقازیان بخش ضیأآباد شهرستان قزوین ، واقع در 42هزارگزی شمال ضیأآباد و یکهزارگزی شوسه ٔ رشت . سکنه ٔ آن 812 تن و آب آن از چشمه سار و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).


یل آباد. [ ی َ ] (اِخ ) قصبه ای ازدهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان ساوه ، واقع در 9هزارگزی جنوب باختری ساوه . سکنه ٔ آن 2654 تن و آب آن ازرودخانه است . از این ده به دیه های آسیابک و آقادره می توان ماشین برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).



کلمات دیگر: