کلمه جو
صفحه اصلی

ماشو

فرهنگ فارسی

غربال سیمی که سورا های ریزدارد، موبیزهم میگویند، ماشوب و ماشوره و ماشیوه نیزگفته شده
( اسم ) ۱- نوعی غربال که بدان چیزها را بیزند الک . ۲- طبقی سوراخ دارکه بدان روغن و شیرو مانند آنرا بیزند ترشی پالا .

فرهنگ معین

(اِ. ) غربال و الکی که سوراخ های ریز دارد. ماشوب نیز گفته شده .

لغت نامه دهخدا

ماشو. ( اِ ) نوعی از غربال باشد که چیز بدان بیزند. ( برهان ). غربال. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). ماشوب. ماشوه. ماشیوه. نوعی غربال که بدان چیزها بیزند. الک. ( فرهنگ فارسی معین ). منخل. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) :
ز تیرجان شکارت باد دایم
تن اعدای تو مانند ماشو.
؟
|| ترشی پالا را نیز گویند و آن ظرفی باشد که روغن و شیر و امثال آن در آن صاف کنند. طبقی مانند کفگیر سوراخ دار که آن را ترشی پالا گویند. ( آنندراج ) ( انجمن آرا ). طبق مانند بود مثل کفگیر که در آن سوراخ بسیار کنند و طباخان و حلوائیان بدان روغن و شیره و ترشی و امثال آن صاف سازند و آن را ترشی پالا نیز خوانند. ( فرهنگ جهانگیری ). || نوعی از بافته پشمین هم هست که فقیران و درویشان پوشند. ( برهان ). نوعی از بافته پشمین که درویشان پوشند. ( انجمن آرا ) ( از ناظم الاطباء ). || گلیم و پلاس را هم گفته اند. ( برهان ). گلیم و پلاس. ( ناظم الاطباء ).

گویش مازنی

/maashoo/ نان خورشتی از ماش – آب – نمک – پیاز – سیر روغن – نعناع – فلفل – زردچوبه و کمی ترشی آلو، یا ترشی انار - شب مهتابی

۱نان خورشتی از ماش – آب – نمک – پیاز – سیر روغن – نعناع ...



کلمات دیگر: