کلمه جو
صفحه اصلی

متداوم

فارسی به انگلیسی

consistent, continuous

فرهنگ فارسی

کسی که لازم گیرد و پایدرا ماند

لغت نامه دهخدا

متداوم. [ م ُ ت َ وِ ] ( ع ص ) کسی که لازم گیرد و پایدار ماند. ( ناظم الاطباء ) ( از فرهنگ جانسون ). و رجوع به تداوم شود.

واژه نامه بختیاریکا

یه پسدا؛ یه پشت؛ یَه بند

پیشنهاد کاربران

همراه با تداوم.

مستمر، ادامه دار.


کلمات دیگر: