مترادف متضرر : خاسر، زیان دیده، زیان رسیده، خسارت دیده، زیانکار، مغبون
متضاد متضرر : منتفع
برابر پارسی : زیانکار، زیاندیده
متضرر
مترادف متضرر : خاسر، زیان دیده، زیان رسیده، خسارت دیده، زیانکار، مغبون
متضاد متضرر : منتفع
برابر پارسی : زیانکار، زیاندیده
فارسی به انگلیسی
to incur (a loss)
مترادف و متضاد
خاسر، زیاندیده، زیان‌رسیده، خسارت‌دیده، زیانکار، مغبون ≠ منتفع
فرهنگ فارسی
زیان دیده، ضرررسیده
( اسم ) زیان بیننده ضرر رسیده : عجزه و مساکین مردم گیلان از سلوک نا هنجار و اطوار نا هموار مومی الیه ( کذا ) ... متضرر و مشتکی بودند ... جمع : متضررین .
( اسم ) زیان بیننده ضرر رسیده : عجزه و مساکین مردم گیلان از سلوک نا هنجار و اطوار نا هموار مومی الیه ( کذا ) ... متضرر و مشتکی بودند ... جمع : متضررین .
فرهنگ معین
(مُ تَ ضَ رِّ ) [ ع . ] (اِفا. ) زیان دیده ، ضرر رسیده .
لغت نامه دهخدا
متضرر. [ م ُ ت َ ض َرْ رِ ] ( ع ص ) ضرر رساننده. ( آنندراج ) ( غیاث ). || پاشیده و پریشان شده و گزند یافته. ستم دیده. ( ناظم الاطباء ). زیان بیننده. ضرر رسیده. ( فرهنگ فارسی معین ) : عجزه ومساکین مردم گیلان از سلوک ناهنجار و اطوار ناهموار مؤمی الیه... متضرر... بودند. ( از نامه شاه عباس به سلطان مراد عثمانی ، از فرهنگ فارسی معین ایضاً ).
فرهنگ عمید
زیان دیده، ضرررسیده.
واژه نامه بختیاریکا
قِلتِها
پیشنهاد کاربران
زیان دیده
کلمات دیگر: