کلمه جو
صفحه اصلی

خوددار


مترادف خوددار : بردبار، خویشتن دار، سلیم، شکیبا، صبور ، تودار

متضاد خوددار : ناشکیبا

فارسی به انگلیسی

having self-control, self-possessed


composed, cool, demure, impassive, patient, reserved, restrained, self-contained, undemonstrative, undemonstratively


having self-control, self-possessed, self-contained, unflappable, composed, cool, demure, impassive, patient, reserved, restrained, undemonstrative, undemonstratively

فارسی به عربی

قارة

مترادف و متضاد

بردبار، خویشتن‌دار، سلیم، شکیبا، صبور ≠ ناشکیبا


۱. بردبار، خویشتندار، سلیم، شکیبا، صبور ≠ ناشکیبا
۲. تودار


continent (صفت)
پاکدامن، خود دار

undemonstrative (صفت)
خود دار، فاقد ضمیر اشاره، غیر مدلل

self-collected (صفت)
خود دار، دارای کف نفس، حواس جمع

self-composed (صفت)
ارام، خود دار، مستولی بر احساسات خود

self-contained (صفت)
جامع، خود دار، با حوصله، تودار، برون بی نیاز

having self-control (صفت)
خود دار

self-controlled (صفت)
خود دار

self-possessed (صفت)
ارام، خونسرد، خود دار، متین

self-restrained (صفت)
خود دار

فرهنگ فارسی

(صفت ) ۱ - بردبار شیبا خویشتن دار . ۲ - آنکه خود را از ارتکاب اعمال ناپسند حفظ کند .

فرهنگ معین

( ~. ) (ص فا. ) ۱ - بردبار، شکیبا. ۲ - کسی که خود را از انجام عمل ناپسند نگه می دارد.

لغت نامه دهخدا

خوددار. [ خوَدْ / خُدْ ] ( ص مرکب ) صابر. بردبار. شکیبا. ( ناظم الاطباء ). آنکه دیر غم خود بدوستان و کسان گوید. آنکه راز و غم خویش آشکار نکند. ( یادداشت بخط مؤلف ). || عفیف. کف نفس کننده. ( یادداشت بخط مؤلف ).

فرهنگ عمید

کسی که خود را از انجام کارهای ناپسند نگه می دارد، بردبار، شکیبا، خویشتن دار.

دانشنامه عمومی

خوددار (به هندی: Khud-Daar) فیلمی محصول سال ۱۹۸۲ و به کارگردانی راوی تاندون است. در این فیلم بازیگرانی همچون سانجیو کومار، آمیتاب باچان، وینود مهرا، پروین بابی، تانوجا، پریم چوپرا، محمود علی ایفای نقش کرده اند.
۳۰ ژوئیه ۱۹۸۲ (۱۹۸۲-07-۳۰)

واژه نامه بختیاریکا

دست ور خو گِر

پیشنهاد کاربران

کسی که خود را از ارتکاب اعمال نا پسند حفظ کنید

خودار به چه کسی میگو یند.

خوددار: کسی که محترم است و از رفتار های بد پرهیز میکند
دلارام نصیرزاده هستم پایه چهارم
۱۰ ساله از شیراز


کلمات دیگر: