کلمه جو
صفحه اصلی

intakes

انگلیسی به فارسی

مصرفی، تنفس، نیروی جذب شده، خورد، مدخل ابگیری، جای ابگیری، نیروی بکار رفته، مک، حقه، فرا گرفتگی، مقدار جذب چیزی به درون، مکیدن



کلمات دیگر: